
مقدمه
از نظر روانشناسی، تنبلی یعنی به عقبانداختن کارها، البته که این رفتار ناپسند و ناخوشایند است و پیامدهای خوبی را به دنبال ندارد. تنبلی به هر شکلی که باشد، رفتاری نامطلوب و ناپسند است که کم کم بهصورت عادت درمیآید و باید با آن مبارزه کرد؛ چون نتیجه تأخیر در کار، برای شخص رنجآور است و احساس شرمساری و بیزاری را در پی دارد. وقتی فرد درحالی که توانایی انجام کاری را دارد، آن را انجام نمیدهد و تلاش نمیکند، به او تنبل میگوییم. در واقع این فرد از هر کاری که احتیاج به تلاش و پشتکار داشته باشد، گریزان است و تنبلی میکند. به نظر روانشناسان، نمیتوان همه افرادی را که گوشهای نشستهاند و کاری انجام نمیدهند را تنبل دانست.
مسائلی مثل ترس از شکست نیز ممکن است از دلایل تنبلی باشد. این افراد با عقبانداختن کارهایی که آنها را به اهدافشان میرساند، جلوی پیشرفت و موفقیت خود را میگیرند، درباره خودشان قضاوت درستی ندارند، میترسند و اگر تلاشی هم کنند و نتیجه نگیرند، احساس بیکفایتی را به خودشان ثابت میکنند
مهم ترین قدم برای غلبه بر این نوع تنبلی، شروع ساده است. کارهایی را که باید انجام دهید شروع کنید و کاری را که باید انجام دهید را بدون بهانه انجام دهید. چیزی که از این طریق به شما کمک می کند این است که با شروع با کار ساده ای، «مقدمه ای آسان» برای کار پیدا کنید.
قبل از اینکه به سراغ آشنایی با رترفندهای از بین بردن تنبلی آشنا شویم بهتر است تنبلی را بیشتر بشناسیم. صفت تنبل معمولا برای فردی که از کار کردن، فعالیت یا تلاش بیزار است یا نسبت به آن میلی ندارد به کار برده میشود. در فرهنگ فارسی عمید تنبلی کردن با معنای بیکارگی و تنپروری ثبت شده است. پس حالا میدانیم که به چه شخصی میتوانیم تنبل بگوییم.
تنبلی در ادیان
تنبلی در بعضی از ادیان و فرهنگها نوعی گناه به حساب میآید و فرد تنبل، به دلیل عدم استفاده از استعدادهایی که خداوند به او داده است، در ردیف افراد شرور قرار میگیرد. مسیحیان اعتقاد دارند که بر اساس کتاب مقدس ۲ نوع فرد تنبل داریم:
فردی که هیچ کاری نمیکند و از خدا توقع دارد تا روزی و خوراک برایش بفرستد.
فردی که همیشه کسل است و کارها را به صورت کامل انجام نمیدهد یا برای فعالیت به دیگران وابسته میشود.
از این توضیحات کوتاه میتوان متوجه شد که تنبلی در هر فرهنگی تعریف خاص خود را دارد اما اصل و کلیت آن مشابه است
تنبلی چیست؟
تنبلی معمولا انتخابی برای عدم انجام وظایف و تلاش کردن است. عدم موفقیت در به اتمام رساندن کارهایی که باید انجام دهید نیز نشانه ای از تنبلی است.
تنبلی میتواند طیفی از کمبود انگیزه، عدم وجود نظم، اعتماد به نفس پایین، انرژی کم یا عدم وجودمسیر حرکت درست باشد. که معمولا با عقب انداختن کارها و نادیده گرفتن اهداف شروع میشود. اهمال در انجام یک کار برای یک یا دوبار مشکلی ایجاد نمیکند ولی در صورتی ک این اهمال کاری بیشتر شود تبدیل به یک عادت شده است و در واقع شما به یک فرد تنبل تبدیل شده اید. در واقع راه رسیدن به هدف و یک زندگی منظم تلاش و غلبه بر تنبلی است.
عوامل گرایشی: یکی از عوامل تنبلی ، تمایل نداشتن به قبول زحمت یا ناراحتی است. ترس از شکست یا ترس از موفقیت در زندگی خود میتواند از عوامل تنبلی باشد. گاهی در بعضی افراد، عزت نفس کم، افسردگی، خجالت و احساس مقصربودن نیز میتواند از عوامل تنبلی باشد.

برای خود هدف تعیین کنید
داشتن هدف در زندگی، مهمترین راه برای مقابله با تنبلی و اهمال کاری است. اهداف شما باید واقعبینانه و قابل رسیدن باشند. در واقع توقع زیاد از خود نشانه کمال گرایی است که نقش بازدارنده دارد و باعث میشود که باز گرفتار فرد تنبل درون خود شوید. اهداف شما باید به دو صورت کوتاه مدت و بلند مدت تعیین شوند. در واقع شما باید برای خود یک مسیر تعیین کنید و بعد از گذراندن هر مرحله یک جشن حسابی برای خودتان راه بیندازید.
طرز فکر و نگرش
ما در زندگی انواع ذهنیت ها و نگرش های متفاوتی نسبت به تلاش و تنبلی برای خودمان ایجاد می کنیم. برخی افراد تنبلی را با شکست مرتبط می دانند. برخی دیگر تنبلی را با لذت خالص مرتبط می دانند. آنها آن را به عنوان یک مکانیسم محافظتی در نظر می گیرند که به آنها این امکان را می دهد تا از کار اضافی اجتناب کنند.
زیگموند فروید استدلال می کرد که برای انسان ها تنبلی راهی مناسب برای یافتن لذت است، زیرا از انجام ندادن هیچ کاری لذت می برند (برای مراجع بیشتر رجوع کنید به: فراتر از اصل لذت). به اصطلاح تنبلی یک مکانیسم دفاعی است که توسط افرادی اعمال می شود که احساس می کنند ممکن است یک کار معین به نتیجه دلخواه منجر نشود. به همین دلیل از انجام دادن آن غفلت می شود. این نوع تنبلی بسیار خطرناک است، زیرا اگر یک کار واقعاً غیرضروری باشد، فقط تنبلی این شخص را مجدداً تأیید می کند.
افسردگی و تنبلی
یکی از دلایل تنبلی که شما را نسبت به انجام هر کاری بیرغبت میکند، افسردگیست. با وجود افسردگی شما هیچ انگیزه و توانی ندارید تا به امورات زندگی خود رسیدگی کنید و یا ممکن است فکر کنید انجام اینگونه کارها هیچ فایدهای ندارد.
اهداف واقعبینانه داشته باشید
درست است که یکی از دلایل تنبل شدن افراد این است که چیزی که انگیزهی کافی برای بیدار شدن را در آنها ایجاد کند پیدا نمیکنند، اما از سوی دیگر تعیین اهداف غیرواقعبینانه هم میتواند باعث خستگی بیش از حد، کاهش انگیزه، تنبلی و احساس گناه شود. بنابراین اهداف باید قابل دستیابی و هیجانانگیز باشند. در صورتی که لیستی طولانی از کارهایی که باید انجام دهید داشته باشید، خسته میشوید و این کار میتواند باعث احساس تحت فشار بودن و نادیده گرفتن همهی موارد موجود در لیست شود
موفق باشید